بهترین استراتژی های معاملاتی فارکس💥 [استراتژی معاملاتی فارکس با اندیکاتور]

بهترین استراتژی معاملاتی در فارکس چیست؟! – استراتژی فارکس با وین ریت بالا

 

بهترین استراتژی معاملاتی فارکس، استراتژی فارکس است که برای افراد مبتدی؛ از حداقل ریسک برخوردار باشد. البته، کم بودن ریسک باعث می شود معامله گر سود کمتری کسب نماید؛ اما این استراتژی از درصد برد (Win Rate) بالایی برخوردار است.

سود دهی سالانه این سیگنال های فارکس؛ بین 15 الی 50% می باشد و نمی توان انتظار سود بیشتری را داشت. استراتژی های فارکس، قوانین و مقرراتی هستند که به معامله‌گران کمک می‌کند تا بهترین زمان ورود، خروج و مدیریت تریدهای خود را، کنترل کنند.

 

 

انواع استراتژی های فارکس

 

آشنایی با بهترین استراتژی معاملاتی فارکس

شما زمانی می‌توانید ریسک معاملات فارکس را تخمین بزنید که؛ از استراتژی اسکالپ فارکس خود در انواع نمودار فارکس و در زمان‌ های مختلف، بک تست بگیرید. در ادامه بهترین استراتژی‌ های تحلیلی را معرفی می‌کنیم.

• استراتژی تریدینگ رنج (Range Trading)
• استراتژی شکست (Breakout)
• استراتژی ترندلاین (Trendline)
• استراتژی MTR
• استراتژی ICT
• استراتژی اسمارت مانی
• استراتژی مووینگ اوریج (Moving Average Reversion)
• استراتژی گپ‌ ها
• استراتژی براساس استوکاستیک

 

استراتژی تریدینگ رنج (Range Trading)

استراتژی تریدینگ رنج، یک روش معمول برای معامله در بازارهای مالی است. در این روش، تریدرها براساس تحلیل «روند قیمت‌ها» و تشخیص «محدوده‌های قیمت»، سعی می‌کنند در بازه‌های خاصی از قیمت‌ها فعالیت کنند. این محدوده‌ ها، به‌ عنوان [رنج] شناخته می‌شوند و تریدرها در آن‌ ها، به خرید و فروش می‌پردازند.

این استراتژی، به‌ خوبی در بازارهایی که نوسانات قیمت دارند؛ مانند بازار فارکس و بازارهای سرمایه کاربرد دارد. تریدرها، برای استفاده از این استراتژی معمولا از ابزارهای فنی مانند نمودارهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند متوسط متحرک و باندهای بولینگر استفاده می‌کنند.

اصول اصلی استراتژی تریدینگ رنج «شامل شناسایی محدوده قیمت، ورود به معامله در نقاط انتهایی محدوده، مدیریت ریسک و سودآوری و خروج از معاملات در نقاط مناسب درون رنج» است.

این استراتژی، برای تریدرهایی مناسب است که به‌ دنبال معامله در شرایط بازار استوار و در محدوده قیمتی مشخص هستند.

 

استراتژی شکست (Breakout)

استراتژی شکست (Breakout)، نمونه‌ ای از بهترین استراتژی معاملاتی فارکس است که تریدرها در این روش؛ به‌ دنبال شکستن یک حد معین در قیمت هستند، که به‌عنوان حد بریک‌ اوت (Breakout Level) شناخته می‌شود.

وقتی که قیمت از این حد عبور می‌کند، ممکن است ترند جدیدی شکل گیرد یا حرکت قیمتی قوی‌ تری رخ دهد. استراتژی بریک‌ اوت، معمولا در زمان‌ هایی اجرا می‌شود که بازار در یک محدوده قیمتی تحت فشار قرار دارد و قیمت به سمت شکستن این محدوده حرکت می‌کند.

تریدرها ممکن است، از ابزارهای فنی [مانند نمودارهای شمعی] و اندیکاتورهایی [مانند باندهای بولینگر]؛ برای شناسایی نقاط بریک‌ اوت، استفاده کنند.

اصول اصلی استراتژی بریک‌ اوت؛ شامل «شناسایی نقطه بریک‌ اوت، ورود به معامله پس‌ از شکستن حد معین، مدیریت ریسک و سودآوری به‌طور موثر و خروج از معاملات در نقاط مناسب بعد‌ از برقراری حرکت قیمتی» است.

این استراتژی، معمولا برای تریدرهایی مناسب است که به‌ دنبال شناسایی و استفاده از حرکت‌های قوی در بازار هستند.

 

استراتژی خط روند (Trendline)

استراتژی ترندلاین (Trendline)، یکی از روش ‌های محبوب و موثر در تریدینگ فارکس است که براساس تشخیص و شناسایی الگوهای ترند قیمتی؛ انجام می‌ شود.

در این استراتژی باینری آپشن، تریدر‌ها از خطوطی به نام «ترندلاین ‌ها» استفاده می‌ کنند که بر روی نمودار قیمت ‌ها رسم می ‌شوند و نقاط مهمی از نظر تغییر جهت حرکت بازار را؛ نشان می‌ دهند.

ترندلاین ‌ها، معمولا با استفاده از دو نقطه بر روی نمودار قیمت‌ ها ترسیم می ‌شوند، که باید بر روی قیمت‌ های بالاتر برای ترند بالا (Upward Trendline)، یا پایین‌ تر برای ترند پایین (Downward Trendline)؛ از دیگر نقاط قرار گیرند.

این خطوط، می‌توانند به‌عنوان نقاط «ورود و خروج» از معاملات مورد استفاده قرار گیرند، و همچنین به‌عنوان «محدوده‌های معامله» برای تریدرها عمل کنند.

 

استراتژی MTR

استراتژی (Major Trend Reversal)، یک روش معتبر در تریدینگ است که برای شناسایی و پیش‌بینی تغییرات عمده در جهت حرکت بازار استفاده می ‌شود. این استراتژی به‌ منظور تشخیص نوسان ‌های مهم در روند بازار و تغییر جهت اصلی قیمت‌ ها طراحی شده است.

در این استراتژی، تریدرها به‌دنبال الگوها و نشانگرهایی می‌گردند که نشان‌ دهنده تغییر جهت بازار [از صعودی به نزولی یا برعکس]؛ باشند.

این نشان‌ گرها، ممکن است از «اندیکاتورهای فنی، الگوهای قیمتی یا تحلیل‌ های دیگر» مشتق شوند که به تریدرها کمک می‌کنند تا انقلاب های  اصلی در بازار را شناسایی و از آن ها بهره‌برداری کنند.

اصول اصلی استراتژی Major Trend Reversal، شامل شناسایی الگوها و نشانگرهای تغییر جهت، تایمینگ ورود و خروج از معامله در زمان مناسب، مدیریت ریسک و سودآوری به‌طور موثر و خروج از معاملات در زمان مناسب برای حفظ سرمایه است.

این استراتژی، برای تریدرهایی که به‌ دنبال شناسایی و استفاده از تغییرات اساسی در جهت حرکت بازار هستند، مناسب است. این استراتژی، برای معامله گرانی که قصد پیروی از اصل «set and forget» را دارند، مناسب است.

 

استراتژی ICT

استراتژی ICT، یک روش پیچیده و جامع در تریدینگ است که توسط مایکل هادلستون، که به‌ عنوان معامله گر چرخه درونی (Inner Circle Trader)؛ شناخته می ‌شود؛ ابداع شده است. این استراتژی، براساس تحلیل تکنیکال، تحلیل ساختاری و استفاده از ابزارهایی [مانند فیبوناچی، اندیکاتورها، و پترن ‌های قیمتی]؛ استوار است.

در استراتژی ICT، تریدرها به‌دنبال شناسایی نقاط ورود و خروج استراتژیک در بازار هستند. این نقاط، ممکن است براساس نقاط «تقاطع اندیکاتورها، سطوح پشتیبانی و مقاومت، الگوهای قیمتی و ساختارهای بازار»؛ تعیین شوند.

تحلیل ساختاری نیز، نقش مهمی در این استراتژی دارد. زیرا تریدرها سعی می‌کنند تغییرات عمده در جهت حرکت بازار را پیش‌بینی و و از آن بهره برداری کنند.

 

استراتژی اسمارت مانی

استراتژی اسمارت مانی، یک روش مدیریتی در تریدینگ بوده که براساس اصول مالی و روان‌شناختی توسعه یافته است. این استراتژی، بر مبانی هوش مالی و مدیریت مناسب سرمایه تاکید دارد و به‌ منظور افزایش سودآوری و کاهش ریسک‌های مرتبط با معاملات، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در استراتژی اسمارت مانی، تریدرها به‌دنبال ایجاد یک برنامه مدیریتی مناسب برای معاملات خود هستند. این برنامه، شامل «تعیین حداکثر میزان سرمایه قابل استفاده برای هر معامله، تعیین سطوح پشتیبانی و مقاومت، استفاده از منابع مالی بهینه و مدیریت مناسب ریسک» می‌شود.

اصول اصلی استراتژی اسمارت مانی، شامل تعیین اهداف مالی و زمانی، مدیریت مناسب سرمایه و ریسک، استفاده از تحلیل فنی و اساسی برای تصمیم‌گیری و ایجاد یک برنامه عمل مدیریتی قوی برای اجرای معاملات است.

 

استراتژی مووینگ اوریج (Moving Average Reversion)

یک نمونه از اندیکاتورهای فارکس، اندیکاتور میانگین متحرک (مووینگ اوریچ) می باشد. یک روش تحلیلی در تریدینگ، که براساس مفهوم میانگین حرکت قیمت استوار است. در این استراتژی، از میانگین حرکت قیمت در طول یک بازه زمانی خاص؛ استفاده می‌شود تا معاملات ورودی و خروجی معین گردند.

در استراتژی مووینگ اوریج، از دو میانگین حرکت قیمت «کوتاه مدت» و «بلند مدت» مختلف استفاده می‌ شود.

وقتی که قیمت به‌طور موقت از میانگین حرکت قیمت بلندمدت، که به‌عنوان میانگین حرکت قیمت استاندارد (SMA) یا میانگین حرکت قیمت ایکسپوننشل (EMA) شناخته می‌شود، دور می‌زند، این به‌عنوان یک نشانه برای ورود یا خروج از معامله مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اصول اصلی استراتژی براساس مووینگ اوریج، شامل استفاده از میانگین حرکت قیمت به‌عنوان نشانگرهای ورود و خروج، تعیین بازه‌های زمانی مناسب برای معاملات، مدیریت ریسک و سودآوری موثر و استفاده از تحلیل فنی برای تصمیم‌گیری است.

این استراتژی، برای تریدرهایی که به‌دنبال روش‌ های ساده و قابل فهم در تحلیل بازار هستند، مناسب است.

 

استراتژی گپ‌ ها

استراتژی گپ‌ ها، در تحلیل تکنیکال فارکس، یک روش است که براساس تحلیل اثر گپ‌ های بازار، بر قیمت ‌ها تمرکز دارد. گپ‌ ها، به تغییرات ناگهانی در بازار و حجم معاملات مربوطه اشاره دارند که می‌توانند تاثیر زیادی بر روند قیمت داشته باشند.

در این استراتژی، تریدرها به‌ دنبال شناسایی گپ ‌های بازار هستند و سعی می‌کنند از این تغییرات ناگهانی در قیمت‌ها بهره ببرند. مدیریت ریسک و سود آوری در‌ این استراتژی بسیار مهم است؛ زیرا گپ‌ها ممکن است با ریسک‌ هایی همراه باشند و باعث نوسانات ناگهانی در بازار شوند.

به‌علاوه، «تحلیل فاندامنتال» در فارکس نیز، می‌تواند در تشخیص گپ‌ ها مفید باشد؛ زیرا اخبار و رویدادهای مهم می‌توانند عاملی برای ایجاد گپ‌ ها باشند.

در نهایت، تریدرها باید دقت ویژه‌ای داشته باشند و با استفاده از «تحلیل تکنیکال و بنیادی»، گپ ‌های با اهمیت را از گپ ‌های معمولی تمایز دهند تا تصمیمات خود را براساس اطلاعات صحیح بگیرند.

 

استراتژی براساس استوکاستیک

استراتژی اندیکاتور استوکاستیک، یکی از رایج‌ ترین روش‌ های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال و بهترین استراتژی معاملاتی فارکس است که برای شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات در بازار استفاده می‌شود.

در این استراتژی، اندیکاتور استوکاستیک به‌ عنوان یک ابزار تحلیلی استفاده می‌شود که به تریدرها کمک می‌کند تا موقعیت‌ هایی را که بازدهی بالاتری دارند، شناسایی کنند. در ادامه توضیحاتی در مورد این استراتژی ارائه شده است:

• مبانی استوکاستیک: اندیکاتور استوکاستیک، بر مبنای نرخ تغییر قیمت‌ ها در یک بازه زمانی معین استوکاستیکی (به‌طور معمول 14 روز)؛ استوار است. این اندیکاتور، از طریق تعیین موقعیت قیمت فعلی یک نمودار در محدوده آخرین بازه زمانی، به نسبت حداکثر و حداقل قیمت‌ ها در همان بازه استفاده می‌کند.

• شناسایی نقاط ورود و خروج: یکی از روش‌ های شناخت نقاط ورود و خروج در استراتژی استوکاستیک، استفاده از خطوط افقی در محدوده‌ هایی که اندیکاتور به خطاهای خرید یا فروش اشاره می‌کند، است.

برای مثال، وقتی که استوکاستیک به‌سمت بالای 80 از زیرسطح خود برمی‌گردد، ممکن است نشان‌دهنده این باشد که بازار اشباع از خرید است و زمان مناسبی برای خروج از موقعیت خرید است.

به‌همین‌ترتیب، وقتی که استوکاستیک به‌ سمت پایین 20 می‌رود، ممکن است نشان‌ دهنده این باشد که بازار اشباع از فروش است و زمان مناسبی برای ورود به موقعیت خرید است.

 

معیارهای انتخاب استراتژی معاملاتی فارکس مناسب

همان‌طور که گفته شد، شما قادر به فراگیری تمامی روش‌ های «تحلیل تکنیکال» در فارکس نیستید. بلکه نیاز دارید تا روش‌ های مربوط به «پرایس اکشن» در فارکس را یاد بگیرید. در ادامه، اصلی‌ ترین معیارها جهت انتخاب بهترین استراتژی های معاملاتی فارکس و تحلیل نمودار فارکس را؛ معرفی می‌کنیم.

 

وین ریت بالا

بهترین استراتژی طلا، باید وین ریت بالایی داشته باشد. چرا که این ویژگی، نشان‌ دهندۀ قابلیت استراتژی در تحمل نوسانات بازار و بهره‌مندی از فرصت‌های مختلف است.

استراتژی‌ هایی که وین ریت بالایی دارند، معمولا به موقعیت‌ های «خرید و فروش»؛ با دقت بیشتری پاسخ می‌دهند. این امر، باعث افزایش سودآوری و کاهش ریسک در معاملات می‌شود.

به‌ علاوه، وین ریت بالا نشان‌ دهنده کارایی و پایداری استراتژی در طول زمان است که این ویژگی مهمی برای تریدرها و سرمایه‌گذاران است که به‌ دنبال راندمان بلندمدت هستند.

 

میزان افت سرمایه

انواع استراتژی معاملاتی فارکس، برای مبتدیان و حرفه‌ای ها، باید افت سرمایه کمی داشته باشند.

میزان افت سرمایه یک استراتژی، به‌ عنوان یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد آن، نشان‌دهندۀ میزان خطر و ریسک مرتبط با آن استراتژی است. این معیار، نشان می‌دهد که در طول زمان، آن استراتژی چقدر ممکن است سرمایه را از دست بدهد یا موجب افت قابل‌ توجهی در سرمایه شود.

هرچقدر میزان افت سرمایه کمتر باشد، استراتژی بهتر و کم‌ ریسک تر خواهد بود. این اطلاعات به تریدرها و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا ریسک‌های مرتبط با استراتژی را بهتر درک کنند و تصمیمات مناسب‌تری برای مدیریت سرمایه خود اتخاذ کنند.

 

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت R:R موردی است که در هنگام اسکالپینگ (Scalping) در فارکس مورد توجه قرار می‌گیرد. نسبت ریسک به ریوارد، یکی از معیارهای مهم در ارزیابی عملکرد «استراتژی‌های فارکس» است. این نسبت، نشان‌ دهنده تعادل میان سودآوری کسب‌ شده از استراتژی و ریسکی است که در پیش‌ گرفتن آن؛ به خطر می‌افتد.

این معیار معمولا با استفاده از نسبت سود به زیان (Profit-to-Loss Ratio یا P/L Ratio) محاسبه می‌شود، که نسبت بین «میزان سود کسب‌ شده به میزان زیان واقع‌ شده»؛ در معاملات است. یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب باید بالای 1 باشد. به این معنی که میزان سود باید بیشتر از زیان‌ های حاصل‌ شده باشد.

این نسبت، می‌تواند به تریدرها و سرمایه‌گذاران کمک کند تا استراتژی‌ هایی را انتخاب کنند که دارای تعادل مناسبی بین سود و ریسک باشند و از موفقیت بیشتری در بازارهای فارکس برخوردار شوند.

اغلب تریدرهایی که از «اندیکاتورهای فارکس» بهره می‌برند، نمی‌توانند ریسک به ریوارد بالایی را در معاملات خود بگیرند. چرا که این اندیکاتورها؛ سیگنال‌ها را با تاخیر ارائه می‌دهند.

 

نکات مهم در انتخاب استراتژی معاملاتی مناسب

انتخاب بهترین استراتژی معاملاتی فارکس، یکی از مهمترین تصمیمات برای هر تریدری است. در این راستا، برخی نکات کلیدی که باید در نظر گرفته شوند عبارت‌اند از:

1#: هدف مالی؛ تعیین هدف مالی خود از تریدینگ، از جمله موارد اولیه است. آیا شما به‌ دنبال سودزایی در کوتاه مدت یا بلندمدت هستید؟ آیا به‌دنبال افزایش سرمایه یا بهره‌ وری در بازار هستید؟

2#: سطح تجربه؛ سطح تجربه و دانش شما از بازار، می ‌تواند تعیین‌کننده باشد. برای تریدرهای مبتدی، استفاده از استراتژی‌ های ساده و آسان‌ تر؛ معمولا مناسب‌ تر است. در حالی که تریدرهای حرفه‌ ای، ممکن است به‌ دنبال استراتژی‌ های پیچیده‌تر و پیشرفته باشند.

3#: زمان معاملات؛ تعیین زمان معاملات خود، از جمله موارد مهم است.

4#: ریسک قابل تحمل؛ باید به‌ دقت، میزان ریسکی که می‌توانید در معاملات بپذیرید را ارزیابی کنید و استراتژی معاملاتی خود را؛ بر اساس آن تعیین نمایید.

5#: تحلیل بازار؛ تحلیل بازار و شناخت شرایط فعلی و روند قیمت‌ ها نیز برای انتخاب استراتژی مهم است. بسته به نوع بازار، ممکن است استراتژی‌ های مختلفی مناسب باشند.

6#: آزمون و ارزیابی؛ همیشه استراتژی معاملاتی خود را تست و نتایج را ارزیابی کنید. تغییراتی که باید اعمال کنید را شناسایی و بهبودهای لازم را در استراتژی خود اعمال نمایید.

با در نظر گرفتن این نکات، می‌توانید استراتژی معاملاتی مناسبی را برای خود انتخاب کنید و به توسعه و بهبود عملکرد خود در بازارهای مالی بپردازید.

 

 

سوالات متداول

❓چگونه باید بهترین استراتژی را برای تحلیل تکنیکال یافت؟

شما باید استراتژی‌ های گوناگون را تست کنید تا در نهایت بهترین نمونه را برای سبک تریدینگ خودتان پیدا نمایید.

❓چرا مدیریت سرمایه، مهمترین اصل تریدینگ است؟

هیچ استراتژی‌ ای، 100% سودده نیست. به ‌همین ‌علت، رعایت اصول مدیریت سرمایه، لازمه ی پروسه ی معامله‌ گری است.

❓استراتژی اسکالپ برای کدام دسته از تریدرها مناسب است؟

تریدرهایی که تجربه زیادی دارند، می‌توانند از این روش بهره ببرند.

❓بهترین استراتژی معاملاتی فارکس برای حرفه ای ها چیست؟

افراد حرفه‌ ای، می‌توانند از استراتژی ICT و روش اسکالپینگ استفاده نمایند.

❓اصول اولیه مدیریت ریسک در فارکس چیست؟

ابتدایی‌ ترین اصل مدیریت ریسک در فارکس بهره‌گیری از حدضرر (استاپ لاس)، برای جلوگیری از ضررهای هنگفت است.